من روز ۲۸\۴\۱۳۹۰ به همراه بابا بزرگ ومامان بزرگ و مامانم برای دیدن خاله نارنج به استکهلم آمدیم.
استکهلم در واقع ترکیبی از ۳۳ جزیره است که به وسیله پلهای زیبایی به هم وصل می شوند.
الان هوا خوب است. مثل اول پاییز است . باران می بارد. همه جا سبزو با طراوت است.
آسمانش تمیز است شهر خیلی تمیز است. خیابان ها خلوت است و مردم آرام رانندگی می کنند کسی عجله ندارد. کسی بوق نمی زند.همه به هم لبخند می زنند. آرامش عجیبی هست.
و تنها جایی است که مادر بزرگم موقع رانندگی خاله نارنج دلواپس نیست. جای همه خالی
چه آسمونیه. عجب منظره ای!عجب دختر خوش تیپی
این خارجیا همه چیشون خارجیه:)
ما هم اینجا خلیج همیشگی فارس رو داریم ، فقط یه ذره کثیف و آلودست و سیاهه! کوسه هم داره
وای عزیزم خوش به حالت چه جای با صفایی هست اونجا
جای مارو هم خالی کنید. در کنار خانواده و پدربزرگ و مادر بزرگ چقدر خوش بگذره بهتون
همه شنگولیم و همه چی عالیه...فقط جای حمید که اونجا نیست خالیه!
:)
عجب آبیه ها. آدم دوس داره توش غرق کنه خودش رو
وبلاگ خوبی داری صاف و ساده نوشتی همه چی رو
موفق باشی
جای ما رو هم خالی کنین :**
سلام
هههههههههههههههههههههههههههه
پس رفتی سوئد میبینم که در سایت نظر نمی دی
یکی از بچه ها ی سایت کودکان
سلام دایی یادت باشه وقتی برگشتی سفر نامه ات رو بدی من بخونم راستی میدونی خیلی از نویسند ه ها وقتی میرفتن سفر سفر نامه می نوشتن؟خسی در میقات ال احمد را خیلی دوست دارم سفر نامه حج اوست خوش بگذره همه رو سلام برسون
این دختر خوشگله کیه؟؟!؟!؟!؟!؟
به به چه آسمونه خوشگلی به به :*
شهرزاد جون دلم برات تنگ شده
عزیزم سلام خوشبحالت میبوسمت
جات خالی بابا جون